مشاوره چیست؟ و مشاور کیست؟
مشاوره چیست؟مشاوره رابطه اي است بین دو فرد که در آن یکی می کوشد تا دیگري را درك و در حل مسائل سازگاري و انطباقی کمک کند. زمینه ي مشاوره ي انطباقی، بیشتر شامل مشاوره ي تحصیلی، مشاوره ي حرفه اي و اجتماعی و نظایر آن هاست.ریشه واژه مشاورهمشاوره، کلمهاي عربی و یک مصدر است. معناي واژگانی آن، مشورت کردن و اقدام به تشکیل شورا و مشورت با دیگران است(1) مشاوره داراي ابعاد و انواع بسیار و گستردهاي است؛ به طور عمومی مشاوره تخصصی از رشتهها و مهارتهاي زیر مجموعه روانشناسی است.برخی ابعاد مشاوره عبارتند از:مشاوره تحصیلی، مشاوره خانواده، مشاوره شغلی، مشاوره توانبخشی، مشاوره ژنتیک، و... که در این میان مشاوره ژنتیک از زیر مجموعههاي علم روانشناسی نمی باشد.(2)وظیفه مشاور به عنوان شخصی که داري مهارتهاي علمی رواندرمانی است، یاري رساندن و ارائه راه حل به مراجع درباره مشکلاتی است که مراجع در شغل، روابط، احساسات و دیگر امور خود مطرح میکند.رشته دانشگاهی مشاوره، در ایران، داراي مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتراست.از نظر واژه شناسی، مشاوره به مجموعه فعالیت هایی اطلاق می شود که در جریان آن، فردي را در غلبه بر مشکلاتش یاري میدهند.مقدمههمه ما غالباً در معرض مشکلات و مسائلی قرار میگیریم که به دلیل محدود بودن دانش و تجربیاتمان به همفکري با دیگران نیاز پیدا میکنیم. میدانید که حتی با ثباتترین افراد نیز گاهی از بحرانهاي عاطفی مصون نیستند. تحولات و تغییراتی که در زندگی رخ میدهد. مانند قبولی در دانشگاه، ازدواج، دور شدن از خانواده و دوستان، بیماري و از دست دادن آنهایی که دوستشان داریم. گاهی ما را دچار اضطراب، تردید، نگرانی، تعارض و حتی بحران میسازد.لازم به ذکر است هنگام سازش با محیطی جدید و تجربهاي نو، داشتن احساسات فوق تا حد طبیعی است اما اگر این احساسات منفی از حد طبیعی بیشتر شود، میتواند باعث کاهش تمرکز آرامش و سلامت جسم و روان گردد.مشاوره یکی از حرفههاي یاورانه (professions Helping) است و حرفه یاورانه را میتوان حرفهاي توصیف کرد که اعضاي آن از آموزش و گواهینامه ویژه براي انجام خدمتی خاص و مورد نیاز همنوعان جامعه خود برخوردارند(2).در طی فرایند مشاوره، فردي که نیاز دارد (مراجع) و فردي که حمایت، راهنمایی و ترغیب فراهم میکند (مشاور) با یکدیگر ملاقات، بحث و گفت و گو میکنند به نحوي که مراجع نسبت به توانایی خود براي درك واقع بینانه و جامعتر مسئله، یافتن راه حلها، و تصمیمگیري براي حل مشکل اعتماد کسب میکند(3).مشاوره انجام چیزي براي کسی نیست، بلکه یک فرایند تعاملـی و پویاست که با گفت و گو درباره نگرانیها، مسائل، روابط، باورها، احساسات و رفتارها آغاز میشود; از این طریق چارچوب و ابعاد مسئلهاي که مراجع درك کرده مشخص، یا به شیوهاي کارساز، بازشناسی و تعریف میگردد و در طی آن راه حلهاي جدید تکوین یافته و مراجع براي انتخاب راه حل مناسب، تصمیمگیري و اجراي آن یاري و حمایت میشود(4).در توصیفی دیگر مشاوره فرایندي است که در طی آن از روش مصاحبه براي کمک به مراجع در گرفتن یک تصمیم منطقی محکم (براساس موارد قابل انتخاب و اطلاعات حقیقی) استفاده میشود(5). و مشاور به کسی گفته میشود که به مراجع در شناخت، درك، و تصریح مسائل مرتبط با سلامتی و سپس انتخاب راه حل و شیوه عمل مناسب کمک میکند(6).مشاوره موثر، نیازمند داشتن شناخت و درك مناسبی از ویژگیها، نیازها و قابلیتهاي مراجعان و وضعیتهایی است که خود را در آنها میبینند. این فرایند، همچنین تحت تاثیر باورها، نظام ارزشی و نحوه نگرش مشاور به انسان، جهان بینی او، مکاتب روان شناختی رایج، چارچوبهاي پنداشتی و نظري مورد قبول او قرار دارد. مشاوران نمیتوانند خود، زندگی مراجعانشان را تغییر دهند، اما میتوانند آنان را در به دست آوردن شناخت بهتر، اعتماد به نفس، مهارتهاي حل مسئله و خود-کارآمدي (efficacy-Self) حمایت و یاري کنند.مشاوره اغلب غیر دستوري ( (directive-Nonاست; براي مثال، هدف از مشاوره قبل از آزمون تشخیصی HIV توصیه یا واداشتن مراجعان به انجام آن نیست; بلکه براي درك خطر، تبیین نتایج احتمالی آزمون، حمایتها و مراقبتهاي موجود، و کمک به آنان است تا تصمیمی بگیرند که احساس آرامش و رضایت کنند.از طرف دیگر، هنگامی که روشن باشد رفتار یا شیوه خاصی به احتمال بسیار تبعات و پیامدهاي منفی و مخاطره آمیزي خواهد داشت، مشاوره ممکن است حالت دستوري یا جهت دهنده به خود گیرد. در چنین شرایطی مشاور ممکن است با تبیین پیامدهاي احتمالی، رفتار یا عمل خاصی را بیش از موارد دیگر توصیه و تاکید نماید. براي مثال هدایت بیماران پس از سکته قلبی براي شناختن و درك تغییراتی در سبک زندگی که احتمال وقوع سکته قلبی مجدد را کاهش میدهد، مفید و مناسب خواهد بود. به هر حال مشاوره چه دستوري باشد و چه غیر دستوري، غالبا فرایندي فراتر از توصیه، نصیحت کردن یا ارائه اطلاعات و آموزش دادن، بلکه فرایند پویاي یادگیري با محوریت مراجع است.ضرورت مشاورههمواره از پیدایش نسل انسان و از زمانی که زندگی گروهی و اجتماعی شکل گرفت و تنوع فعالیتها و ارتباطات انسانها پیچیدهتر شد، گاهاً بشر مرتکب خطا و اشتباهاتی میگشت که بعضاً جبران ناپذیر بود. تا اینکه انسانها دریافتند که براي انجام بعضی امور نیاز است از فکر و اندیشه دیگران هم کمک بگیرند.در زمانهاي گذشته صاحب این فکر و اندیشه معمولاً افراد پیر و ریش سفیدان بودند که با توجه به تجربیات خویش ارائه راهکار مینمودند و از آنجا که در دین اسلام توصیه به مشاوره شده، پس جایگاه مشاور تبیین و تثبیت شدهاست . لذا با توجه به دنیاي متمدن امروز که انسانها روابطی پیچیده دارند و براي رسیدن به اهداف خود ناگزیر از ارتباط با دنیاي بیرون خود هستند، دریافتهاند براي رسیدن بهتر به هدف و ارتباط مؤثرتر، باید بهتر اندیشید، و مطمئن گام برداشت؛ آنجاست که مشاوره عینیت پیدا میکند.در عمل، بین رواندرمانی و مشاوره مرز کاملا روشنی وجود ندارد. به این معنا شیوه و اصول کار در هر دو مورد تا مقدار بسیار زیادي شبیه به یکدیگر هستند.مشاوره روانشناسی کاري تخصصی است که فقط در حیطه صلاحیت متخصص روانشناس است و با راهنمایی، نصیحت و پند و اندرز که هر کسی میتواند خود را در آن متخصص بداند تفاوت زیادي دارد. در مشاوره روانشناسی متخصص روانشناس همان الگوها، متدها و شیوههاي آزمایش شده علمی را بکار میبرد که در مورد رواندرمانی به تایید رسیدهاند.تشخیص اینکه مراجعهکننده احتیاج به مشاوره و یا رواندرمانی دارد همیشه احتیاج به دقت و بررسی کافی دارد.بسیاري از مواقع موضوعی که مراجعه کننده بخاطر آن به روانشناس مراجعه میکند نه براي خود وي و نه براي روانشناس از اول به روشنی قابل تشخیص نیست. براي مشاوره درست لازم است که سوالات خاصی پاسخ بگیرند.مدیر یکی از سوپرمارکتهاي زنجیرهاي براي مشاوره در خصوص آمادهسازي (Coaching) به من مراجعه میکند. وي گزارش میدهد که در طی سال گذشته آنقدر تغییرات مختلف در محل کار وي پیش آمده و در جریان آن تعداد زیادي از کارمندان جابجا شدهاند (استخدام جدید، اخراج و انتقال به شعبههاي دیگر) که وي مجبور بودهاست بخاطر توقع رییس بالا دست خود وظایف زیادتري را بر عهده بگیرد، بطوري که توانش بشدت تحلیل رفته و احساس فشار عصبی دائمی دارد.این موضوعات در طول زمان بر روي روابط خانوادهگی وي تاثیر منفی گذارده و در زندگی هیچ چیزي خوشحالش نمیکند و علاقهاش را به همه چیز از دست دادهاست. حس آدمی را پیدا کرده که تحت کنترل دیگران قرار دارد. همچنین به یاد دارد که در دوران دبیرستان نیز همین حالات را داشتهاست.در این مثال میشود دید که موضوعی را که مراجعه کننده با خود آوردهاست چندین چیز را در برمیگیرد و نه تنها موضوع چندین جانبه است بلکه هدف مراجعه کننده نیز هنوز معلوم نیست. آیا موضوع «فشار کاري» است و براي مثال لازم است که در اولین قدم با رفتن به یک مرخصی قدري از شرایط کنونی فاصله بگیرد و بعد از آن باید با سنجیدن موقعیت وي در روابط کاري براي بوجود آوردن تغییرات لازم در سیستم رفتار شغلی و رابطهاي وي از فشار کار وي کاسته شود تا بتواند با آرامش لازم حرکت کند، آیا لازم است براي بهبودرابطه خانوادگی وي اقدام کرد تا از فشارهاي وي در این زمینه کاسته شود، یعنی کارهایی که میشود به کمک مشاوره به آنها رسید؟یا اینکه موضوع اصلی وجود یک نوع گرایش و یا اختلال افسردگی است که سایه خود را در روبرویی وي با پیشآمدهاي زندگی و کارش گستردهاست و در این حال نه تغییر در روابط کاري و خانوادگی بلکه تغییر افسردگی باید مد نظر قرار بگیرد و فرد باید در یک دوره رواندرمانی قرار بگیرد.مشاور کیست؟در تعریف مشاور میتوان گفت که: وي فردي متخصص و آگاه به اصول مشاورهاي است که با همکاري مراجع در جهت تسهیل تصمیم به فرد کمک میکند. باید توجه داشت مشاور تسهیل کننده است؛ نه تصمیم گیرنده. مشاور فرد متخصصی است که با علاقه به دل مشغولیهاي شما گوش داده و به شما کمک میکند تا درك بهتري از آنها داشته باشید و بتوانید با راحتی و کارآمدي بیشتري با مشکلاتتان مواجه شوید.توانایی های مشاور1 -توانایی تجزیه و تحلیل و شناخت مسائل و مشکلات و استنتاج مطالب.2 -برخورداري از فکر خلاق و نوآور.3 -توانایی براي تجربه کردن یا احساس نمودن همه هیجانات آدمی نظیر غم، امید، احساس خوشبختی، صمیمیت.4 -توانایی سخن گفتن در جمع و ایراد سخنرانی در حضور دیگران.5 -توانایی تصمیمگیري در مواقع بحران.6 -توانایی تحمل انتقاد، تحقیر، خشم و بی اعتنایی مددجو.7 -توانایی ایجاد ارتباط مناسب با دیگران و بیان منظور و مطالب خود به طریف مقابل.مشاوره چیست؟مشاوره یک فرایند رشدي است که از طریق آن به اشخاص کمک میشود: اهداف خود را مشخص کنند. تصمیم گیري مناسب داشته باشند و مسائل فردي اجتماعی و تحصیلی خود را حل کنند.مشاوره و رواندرمانی فرایندي است که با همکاري و تعاون حداقل دو نفر انجام میگیرد .حداقل شرط مشاوره و رواندرمانی آن است که شخص مشاور و رواندرمانگر مایل به دعوت از مددجو و علاقه مند به تبادل و تعامل بین فردي باشد که باید با او به بحث و گفتگو بپردازد تا با کمک یکدیگر نکاتی را استنتاج کنند، خطرپذیري کنند، به ارزیابی و حل مشکلات بپردازند و بالاخره همه هیجانهاي طبیعی آدمی، از غم و غصه شدید گرفته تا وجد و شادي را تجربه کنند.براي مددجو این نکته اهمیت دارد که مشاور یا درمانگري که با او کار میکند، شخصی باکفایت و با صلاحیت (اما نه کامل)، بالغ، باثبات، با پشتکار و فردي که همیشه در حال یادگیري و رشد میباشد، تلقی کند. دانستن این نکته براي مددجو اهمیت دارد که مشاور یا روان درمانگر نیز میتواند مرتکب خطا شود و مانند خود او کیفیات روانی نظیر دوسوگرایی، شکست، موفقیت و تغییر را تجربه کند. تا وقتی که مشاور توانایی لازم براي ارزیابی خویشتن و تعیین میزان رشد فردي و حرفهاي خود و نیز انتخاب راه حلهاي مناسب براي مشکلاتش را به شیوهاي نظامدار نداشته باشد، نمیتواند به شیوهاي مناسب به درمانگري بپردازد.فرآیند مشاورهیک فرآیند یادگیري است که بدان طریق فرد با استفاده از روشهایی مناسب توانایی گفتگو با خودش را کسب میکند و میتواند بدان وسیله اعمالش را کنترل کند.همچنین تجربهاي است که بدان وسیله فرد میتواند بین خود پدیدهاي و رابطهاش با واقعیات خارجی وجه تمایز بیشتري قائل شود. اگر چنین تمایز سازي به درستی انجام پذیرد نیاز فرد به ابقاء و تعالی خود او تامین خواهد شد (راجرز) در واقع فرآیند مشاوره در معنی وسیع رها کردن استعدادهایی است که از قبل در فردي که بالقوه مستعد و تواناست وجود دارد و باید شرایطی فراهم شود تا این انرژي و استعداد آزاد شود.البته مشاورین از نظریههاي متعددي بهره میجویند که هر یک از نظریه پردازان از شیوه مختلف رواندرمانی جهت بهبود وضعیت مراجعین استفاده مینمودند.عملکرد مشاوره، روان درمانگران، روانشناسان همه به هر روشی باشد یک رابطه حسنه یاري دهندهاست رابطه حسنه هسته اساسی کار است و یاري رساندن هدف نهایی فرآیند مشاوره میباشد.اهداف مشاورهگاهی اوقات اهداف وظایف مشاوره با یکدیگر خلط میشوند. در واقع اهداف، وظایف و فعالیتهاي مشاوره را جهت میدهند و هدایت میکنند. وظایف، گامهایی هستند که براي رسیدن به اهداف باید انجام شوند; و ممکن است مستلزم استفاده از فنون گوناگون باشد (مثل تعریف و بازشناسی مسئله و ابعاد آن، ایجاد تعادل در احساسات، کاهش اضطراب و...) اهداف مشاوره ممکن است ویژه یک موقعیت یا وظیفه خاص باشند (مشاوره ژنتیک، خاتمه دادن به بارداري، مشاوره قبل از آزمون (HIV، یا اینکه جنبههاي کلیتري را نیز در بر گیرد (ارزیابی روانی ـ اجتماعی مراجع، حمایت از مراجع و خانواده).روشن و صریح بودن اهداف مشاوره کمک میکند به-ایجاد رابطه واقع بینانه با مراجع و کاهش انتظارات نابجا درباره آنچه که با مشاوره قابل دستیابی است.- رفع سوء تفاهمها (مثل اینکه مشاوره یک رابطه دوستانه و همیشگی است)- کاهش تصورات غیر واقعی درباره آنچه که در جلسات مشاوره ممکن است مطرح شود یا رخ دهد.اهداف همیشه باید با نیازها، مشکلات، موقعیت و شرایط محیطی مراجع، تناسب داشته باشد. اگر اهداف نامناسب، مبهم، بسیار کلی، غیر واقع بینانه یا وسیع باشند، احتمال کمی دارد که مشاوره به نتیجه مطلوب براي مراجع منجر شود.اهداف مهم یا نتایج مطلوب مشاوره براي مراجع1- مراجع تصویر واضح و واقع بینانهاي از موقعیت، احساسات و تواناییهایش به دست آورد.2-راههاي جدیدي براي نگریستن به موقعیت و مسئله خودش، بیابد و درك کند.3-اعتماد به نفس و قبول مسئولیت در او براي تدبیر مسئله خودش افزایش یابد.4-اهداف ویژه، صریح و عملی براي بهبود بخشیدن به وضعیت خود مشخص نماید و برگزیند.5-بتواند براي بهبود وضعیت، پیشگیري از مشکل (مثل بیماري)، یا تغییر مطلوب در سبک زندگی طرحی عملی تهیه کند.6-براي اجراي تغییر، از انگیزه و مهارتهاي مورد نیاز برخوردار شود.7-با ارتقاي اعتماد به نفس و خودبسندگی خود، از رابطه مشاورهاي استقلال کسب کند.معمولا همه این اهداف در هر رابطه مشاورهاي یا در طی جلسه، حاصل نمیشود; بلکه بسته به شرایط و ویژگیهاي مراجع، هر جلسه ممکن است بر یک یا معدودي از اهداف تمرکز گردد. کسب مهارتهاي گسترده نیاز به زمان بیشتري دارد.وظایف مشاوروظیفه اصلی مشاور، این است که به مراجع و یا خانواده او کمک کند تا به شناخت، نگرش، باورها و مهارتهاي مناسبی براي حل مسئله دست یابند که آنان را قادر سازد با مسائل یا تغییرات ناشی از اختلال در سلامتی به نحو موثر عمل نمایند و تطابق یابند.وظایف ذیل به دستیابی به اهداف مشاوره کمک میکند:1-برقراري ارتباط موثر با مراجع2-کسب و ارائه اطلاعات لازم از طریق به جریان انداختن و هدایت بحث3-شناسایی و درك مسئله (هاي) مراجع و ابراز این درك به اوافرادي که براي دریافت یاري، مراجعه میکنند خواستار آنند که توسط کارشناسانی که با آنها مشاوره مینمایند درك شوند. بدین منظور مشاور، ممکن است با تکان دادن سر، نگاه کردن، توجه به مراودههاي کلامی و غیرکلامی، پرسیدن و بازتاب دادن آنچه گفته شده، توجه و درك خود از مراجع را ابراز نماید. یک تاییدیه قوي براي مراجع مبنی بر اینکه حرفهایش شنیده شده، استفاده از واژههاي خود او براي طرح سوال یا مداخله بعدي است. هنگامی که فرد احساس میکند او را درك میکنند، خود تسلایی قابل توجه است; حتی اگر چیزي ارائه نشود. این احساس همچنین موجب افزایش اعتماد و مشوق آشکار ساختن خود میباشد.4-بررسی و تشریح دلالتها و اثرات مسئله بر کار، زندگی، و روابط اجتماعی مراجع از طریق گفت و گو5-استخراج و توصیف تمام مسایل و دغدغههاي مراجع، آنگونه که خودش آنها را میبیند.6-توجه و پرس وجو درباره روابط با خانواده، دوستان، کارکنان و متخصصان بهداشتی دیگر منابع و مآخذ1 -ساعتچی ، محمود – مشاوره و روان درمانی ( ترجمه و تالیف ) – موسسه نشر ویرایش – تهران : 13772 -شریفی ، حسن و حسینی ، سید مهدي – اصول و روشهاي راهنمایی و مشاوره – انتشارات رشد – تهران 13703 -شعاري نژاد ، علی اکبر – فرهنگ علوم و فناوري – انتشارات امیرکبیر – تهران : 13644 -شفیع آبادي ، عبداله – راهنمایی و مشاوره تحصیلی و شغلی- انتشارات سمت – تهران 13835 -شفیع آبادي ، عبداله – راهنمایی و مشاوره ي کودك – انتشارات – سمت – تهران 13726 -شفیع آبادي ، عبداله و ناصري ، غلامرضا – نظریه هاي مشاوره و رواندرمانی – مرکز نشر دانشگاهی – تهران : 1371 اقتباس از : http://www.iausdj.ac.ir/Advice_Centre/Documents/Forms/AllItems.aspx
ادامه مطلب